رمضان کریم !

چند روزه انترنتمان ترکیده .این است که مزاحم هیچکدام نشده ام. یک دو سه روز قبل از ترکیدن بنده خدایی سرعت بالای نتمان را به رخمان کشید و اینکه ما درک نمیکنیم از ایران به انترنت وصل شدن چقدر سخت است..غلط نکنیم جشم مبارک دوست کار دستمان داد :))


نماز روزه ها قبول درگاه حق انشالله... امسال که اولین بار است که از هفت دولت ازاد هستم و نه کاری و نه باری و نه درسی...حسابی به شکم حاج اقا رسیدیم جای شما خالی چند شب بیش افطاری خانه مادر شوهر بودیم یک اش رشته ای بختیم خودمان ماندیم ... خلاصه که همسر جان به شکرانه این جند روز بخت و بز بی غل و غش ما را دعوت نمودند به افطار خارج از بیت ... 


ساعت یک ربع به هفت رسیدیم به مال (باساز ..سنتر .. ) دیدیم که کرکره رستوران نمیمه بایین اسن و گارسون گفتند که تا هفت و  10 دقیقه اجازه پذیرایی ندارند...ما هم دست از با درازتر رفتیم طبقه بالاتر که فوت کورت بود و انواع فست فودها...غلغله بود شدید..ملت که ماشالله کم نمیارن برای خوردن...همه هم غذاهایشان را اوردر داده بودند و منتظر برای اذان...ما هم یک قهوه ای گرفتیم که شکم خالی نمونیم تا رستوران...7 و 10 دقیقه شد و ملت همه نگاهشون به دهن همدیگر که کی افطار را شروع کنند....هر کسی زیر چشمی به میز بغلی نگاه میکرد :)) یک بسر دبیرستانی امد از من برسید که ایا اذان را گفته اند یا نه ...حالا نمیدانم نور خدا بر ما بود یا سنمان به حکیمان میخورد و این حرفها ...منکه که اوپشن اول را در دلم انتخاب کردم...جالب اینکه هر بار در مال اذان را وقت نماز پخش میکنند الا این بار که بالاخره یکی شروع کرد به خوردن و طبعا ما هم به تبعیت از ایشان بسم الله را گفتیم :دی


وسط ان هیری ویری دو عدد دختر بچه بالای  15 سال امده اند با یک لباس ناجور ... همسر ما هم شاکی که دم افطاری رعایت نمیکنند و ناسلامتی رمضان و این حرفها حالمان بد شد ...حالا هر چی من میگم همسر جان بابا بچه اند نمیفهمن شما نگاه نکن ... میگویند نخییییر شما زنی درک نمی کنی ..تو این شرایط خیلی ناجور است و از این برنامه ها ...من هم طبق عادت که خواستم کم نیاورم گفتم راست میگویی من هم یک اقا دیدم دستشان را بردند بالا شکمشان مشخص شد چندشمان شد..نکرده بودند یک زیر پیرهنی بپوشند :) نگاه همسر را خودتان متخیل شوید :)))  البته بماند که بعدا یک هموطن دیدیم همسن بنده با یک بیرهن مشکی و کمر لخت کامل با سوتین قرمر از بشت معلوم  سنتر را با کاباره اشتباه گرفتند ..حالا احترام به خود و دور و بار و ماه فضیل و اینا ببشکش.... یکی نیست بگوید خانم جان با اقایت بیرون می ایی به چهار عدد خارجی دور و اطرافت چرا نگاه  نمیکنی یاد بگیری هر لباسی جایی دارد و بی حجابی خانوم محترم با غیر محترم هم متفاوت است :/


کتاب نمسیس رو هم خواندم بد نبود...من که دوست داشتم...


فعلا :)

نظرات 3 + ارسال نظر
باشماق شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ

دست گذاشتی روی دل ما ما هم به این تازه دوران رسیده ها می گوییم والا بی حچابی نشانه مترقی بودن نیست آحه تو همین کوره دهات هم خیابون را با دانسینگ اشتباه گرفته و یا بهتر بگویم با اتاق خواب هرار چشم هیز دنبال اونا مشغول چشم جرانی هستند
خدا عاقبت ما را به خیر کند

باحجاب بودن یا بی حجاب بودن به خود شخص برمیکًرده ولی هر مدلیش یه قوانینی داره ... من حتی خانوم معلوم الحال باحجاب (البته حجاب مثلا حجاب ها نه که واقعا حجاب) دیدم... نکته اینجاست که حجابشون یه قانونی داره که نشون میده بله خبرهایی هست... بی حجاب کًشتن هم همینه.... هر جیزی قانونی داره که باید از اهلش یاد کًرفت نه از کلیبهای موسیقی،... خداوندی همین جنیفر و منیفر هم تو لباسهای روزانشون باز نمیکًردند مکًر جاهایی که برای تبلیغ کارشون هست اونموقع به قولی سکسی میکًردن ::/

اپتنیا دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:54 ب.ظ http://foodestan.blogsky.com

چه با مزه نگارشت حرف نداره !

نمیدونم جطور شد کتابی نوشتنم اومد :))

دل نوشته های من سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ب.ظ http://www.dastnevis99.blogfa.com

سلام وبلاگ زیبایی داری
راستی لینک شدی ما رو هم لینک کن
و سری به ما بزن

ممنون ذوست عزیز :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد