٤ ساعت نوشتم همش پرید :/
ناهار رو در سایه دیوار معبد یهودیان خوردیم ، شام هم به دین مسیحیت دعوت شدیم... خدا سومیش رو به خیر کنه :))))
راستی بهم نخندین ها....
با هواپیما که می اومدیم مسیرش از رو ابادان میگذشت و بعد از اون تقریبا خیلی نزدیک با مرز ایران، تقریبا وسطای پرواز که نه شاید تو یک سوم مسیر مونده به استانبول، یک قله دیدم تک و تنها تو افق سمت شرق خیلی شبیه دماوند بود، یعنی خودش بود؟ حالا بود یا نبود بخندین یا نخندین، من که دلم و روحم شاد شد :))
روزگار خوش
مسیر ورودی شما از سمت آبادان این مسیر است
آبادان - مسجد سلیمان - اراک - ساوه - زنجان - ارومیه - ون ترکیه
به نظر می رسد یا کوه های مسجد سلیمان بوده و یا کرکس
فقط از روی ابادان ایران رد شد بقیش بیرون از ایران بود ، احتمالا یکی از اون کوهها بوده، ولی نیست که تک بود من دوست داشتم اون باشه :/ خیلی قله بلندی بود به گونه ای که هیچ کوهِ دیگه ای دور و برش دیده نمیشد :)
بالاخره سومین چه شد؟
سومی در کار نیست ظاهرا :))) تا ما پامون رو میزاریم خیابون استقلال یه ایرانی میاد و دعوت و این حرفها ! بار دومی شوهرم دستش انداخت که ما عربیم ایرانی نیستیم ولی مگه کم میاورد!!! میگفت شما چه خوب ایرانی حرف میزنید بیایین سی دی عربی بهترن بدم :/ مسخره کردن والا !!!
به به بسلامتی همیشه بسفر
این طرفا هم بیایید بد نیستا ادمایی مثل من خوشحال میشن خواهرشونو ببینن/
ان شا الله هرجا هستی خوش و خرم باشی.
inshalla iran ham miyayim :)
سلام
سفر خوش بگذره
salam safar khosh gozasht bazgashtim be vagheyiyat :)) inshallah roozi shoma :)