haminjoori

مدرسه بچه ها تعطیل شده و ما موندیم و دو تا وروجک که از دیوار راست بالا میرن....باز برنامه زندگیم به هم خورد...دنبال یه کلاسی چیزی میگردم که لااقل ۲ ساعت ارامش داشته باشم .. دلم خوش بود با هم میریم گشت و گذار هنوز هیچی نشده دیشب اولی تب کرد و اه و ناله...منم نتونستم بخوابم ساعت یک نصف شب نشستم به فوندانت درست کردن برای کیک سالگرد عقدمون...شنبه سالگردشه ولی از اونحا که شوق و ذوق گل درست کردنه روی کیک رو داشتم دیگه دیشب درست کردم..دو تا گل رز خوردنی صورتی و دو تا ریز سفید با دو سه نا برگ سبز که امروز با بچه ها کاملش کردیم...یه خمیر بازی هم برای بچه ها جور شد..انشالله اگر قشنگ شد کامل عکسشو میزارم :) فقط گفنه باشم که با کمترین امکانات ممکنه..حتی وردنه هم نداشتم تو خونه با ایرانی بازی درستش کردم..:))  

 

دیگه فصل عروشی ها هم داره شروع میشه و اولیش شد عقد کنون دختر عموی بنده هفته اینده...تا حالا دو عروسی داریم برای بعد رمضان ..تا حالا که تو فامیل هر کی نامزدی میکرده بشت بندش یه ۳ چهارتا عروسی میشد ...منکه عقد کردم بعدش دختر خالم عقد کرد و بعدشم دختر عموم ... یه دعا کنید این کار داداش ما درست بشه زنش بدیم بره ..دو تا هم داداش دارم هر چی بهشون میگم بیایین بریم دو تا خواهر یه جا بگیریم ارزونتر باتون حساب میکنند به خرجشون نمیره :))))‌ این داداش بزرگم جریانات داره شاید یه بار تعریف کردم براتون... 

 

خواهرم هم شکر خدا کار بیدا کرد :)‌ تا چشم اونی که ار کار بیرونش کرد دراد...جقوقش هم بیشتره..چشمش دراد ...انشالله ویزاش کنسل بشه داغون بشه دیگه به زیر دستاش زور نگه...

 

خدایی این یه هفته ای هیچ اتفاقی نیوفتاده یه چیزی یاد بگیریم بخدا...اخه ادم چی بنویسه؟!!! 

 

انشالله حقوق همه زیاد بشه تا چشم هر چی مدیر ظالم دراد...خدا برکت زندگیتون رو زیاد کنه  

 

 

بعدا نوشت:  

 

کیکه خوشکل شد اینم مدرک :دی 

 

 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
من ِ گم شده ! چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:13 ب.ظ http://acupofsilence.blogsky.com

مبارک باشه

باشماق پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:39 ق.ظ http://bashmagh.blogsky.com

نمیدونم این تز درست بود یا غلط دو تا بچه کافیه
ما پنچ بچه بودیم که چهار تا مون پسر بود تابستون که مدرسه ها تعطیل می شد با پسر عمه ها و عموها و فامل دور و نزدیک بیست سه تا بچه می شدیم از صبح تا شب تو کوچه ها ولو بودیم کشتی می گرفتیم و دعوا می کردیم و والیبال بازی می کردیم آخه اون زمان فوتبال زیاد تو بورس نبود ننه ها هم اصلن خبر نداشتند که ما ها کجا ییم و چه می کنیم اونا همه ش مشغول لباس شستن و پخت و پز بودند
در ضمن از کیکت فقط تعریفش رسید اما عکسش باز نشد
سالگرد ازدواج شما هم مبارک باشد ایشاله همیشه خوش و خرم باشید

alan dige nemishe bacha ro vel kard too kooche...hezar o yek joor bala o dardesar hast:? nemidonam shayadam chon too khoone sargarmi bishtar pida mishe dige be riskesh nemiyarze ke bachro vel kard...

ey baba chera baz nashod? man inhame zahmat keshidam khastam poz bedam :/ LOL

باشماق جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:46 ب.ظ

آدرس عمس را بگذار تا از طریق آدرس ببینم

http://oi48.tinypic.com/k0z6b.jpg

گیس گلابتون سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:27 ب.ظ http://kashkiat.blogsky.com

مبارک باشه
اون گلای روی کیک رو چه جوری درست میکنی لاله جون؟

با خمسر فوندانت :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد