جکایت مملکت بی صاحب حکایت بانک سابق بنده است...
داشتیم تو این عقد کنون فامیل تکون تکون میخوردیم که دختر عمم گفتش که دارن شعبه ی بانکشون رو میبدند که به اصطلاح انتقال بدن به یک جای بهتر...
خندم گرفت...
از روزی که به اصطلاح financial crisis شده...انواع و اقسام کارهای خلاقانه از مدیرهای اون بالا بالای بانک برای حفظ مقام و حقوقشون سر زده...
یکیش همین بستن و باز کردن شعبه های مختلف...
یک مثال میزنم... همه این تابلو نیونهای سر دره مغازه ها رو دیدید که شب روشن میشه..فکر کنید یه همچین کاری در این بانک کذایی ۲ هفته جلو چشم من طول کشید...حساب کار دستتون باشه که برای همین تابو چند نفر ایمیل بازی کردند به بهانه های approval گرفتن و تازه فقط یک نفر اومد که نمیدونم مدیر چی چی بود که عکس گرفت یک بار از قبلش یک بار از بعدش..و خیلی خوشحال رفت که به لیست کارهای یه ثمر رسیده نحت مدیریتش اضافه کنه ...
حالا یک حساب سر انگشتی کنید که هر شعبه جدیدی که باید باز بشه چند تا لامب باید وصل شه...دکوراسیونش چقدر زمان میبره...یه سه چهار تا تابلو در هر جهت ساختمون برای highlightکردن مکان شعبه باید نصب شه...تازه از قسمت مهندسی بیان کامبیوتر و شبکه و تلفن و اینا وصل کنند...در مورد اخرین شعبه ای که قرار بود افتتحاح بشه و قول نیمچه مسوولیش رو به من داده بودن این بروسه ۳ بار تکرار شد..فکر کنید ۳ بار خرج اونهم از مدل بانکیش که با بخور بخوراش هر بار لااقل در برابر خرح میشه و دزدیده میشه..تازه بماند که از یک سال قبلش اجاره اون مکان رو میدادند و تازه ۶ ماه بعد از استعفای من افتتحاح شد یعنی چیزی حدود ۲سال و نیم... این وسط human resource هم بیکار نمیمونه چون هی کارمند جا به جا میکنه و مدیرش بالاخره یه کاغذی چیزی میاد زیر دستش که هفته ای یک بار امضا کنه :/
خوب اینم اخر عاقبت کار از افراد محلی گرفتن و سبردن به افراد غیر دلسوز خارجیه...مگه اون یکی بانک چیش بود که ادغامش کردی با این بانک بی اصل و نصب...بانکی که بر از اماراتی های ایرانی الاصل بود...یعنی ادمهایی که از شهرهای بی نصیب جنوب فارس و هرمزگان اومدند و قدر تحصیلات مفتی و نعمتهای این کشور رو میدونند ..یا ایرانیهای عحمیه متولد کشور که با جون دل کار میکردند و ملت چه عرب اصیل چه ایرانی جشم بسته بهشون اعتماد داشتند..یه همچون بانکی رو قاتی بانک داغون با مدیریت هندیهای کرالاییه داغون کردند با یه عالمه کارمندهای وارداتی فیلیبینی...مدیران اون یکی بانک قهر کردند و کشیدند کنار و میدون موند و نا اهلش ... نه کارمند راضی نه مشتری...فکر کنید چون مجبور هستند درصد بالایی اماراتی شاغل داشته باشند میرن از دیبلمه ها استخدام میکنند که هم حقوقشون کم باشه هم هیچی بلد نباشن که وقتی بر حسب اجبار قانون مجبور میشن مدیر اماراتی انتخاب کنند بگن اینا کار بلد نیستند و یه هندی بندازن بشت قبالش...اونم گند بزنه به حساب و فرار به هند و خوشی و رفاه
یه وقتایی میگم گندش بزنند سزاشونه ولی دلم هم میسوزه...بالاخره بچه همینجام و نمک گیرش شدم...دوست دارم اینجا رو اما هی دلم رو میشکونه :/
خدایا در بناه تو
الهی قربون دل مهربون و رئوفت بشم لاله جوون
ای جانم .........
alan yek ehsas e shirin e loos shodani be man dast dad :D
مثل این که آسمون همه جا همین رنگه
har ja vojdan nabashe hamine dige :/
تو ایران که بانک داری سود سرشار داره چون پولو از شما میگیره تا وام بدهد مثلا دومیلیون شما می خوابانید تا 6 ماه بع دو میلیون وام بگیرید خوب دو میلیون ماهی متوسط
سی هزار تومن سود بهش تعلق می گیره که می شود 180 هزار تومن بعد از شش ماه که به شما وام میدهد با بهره 4 در صد تقریبا 100 هزار تومان سودش می شود یعنی شما عملا 280 هزار تومان پول داده اید تازه از این دو میلیون ودیعه شما هم که به کسانی دیگه وام داده می شود و صد هزار تومان بهره خواهند گرفت جمعا 380 هزار تومان از پول شما سود دریافت شده
به خاطر اینست که تو هر کوه محله ای بانک ها و صندوق های قرض الحسنه باز شده است
inja ham sood dare faghat baraye inke be karmand e badbakht bonus e akhare sal nadan va ba in gand bazihayi ke dar miyaran migan sood nist :(
khoda nakone vam e shakhsi begiri inja...do barabar pas midi...albatte jamiyate inja ba iran ghabele mofghayese nist..be har hal kharejiha khilii khili bishtar az mellat khodeshoonan va taban poolha ro mifresan keshvar khodeshoon baraye saving..oon angosht shomar emarati ham mamoolan kharj mikonand ta save con khoone o kareshoon hamishe amade hast..dars o daneshgah ham majjani...inja bishtar pool dar jaryane ta sepordeye toye bank ...bank ham ziyade o dast ziyad be gholi
البته این حساب سر انگشتی من مربوط به قرص الحسنه بود بانکها که سر را از سینه می برن مثلا ما یک وام مسکن شش میلیونی گرفتم هقت هشت سال وام دادیم وقتی رفتیم تسویه کنیم دیدیم اصل وام مونده گفتم این چطوریه هفت هشت سال ماهی چهل هزار تومن پول داده ایم پس کجا رفت گفت او بهره بوده ما اول بهره را می گیریم دست اخر خود وام را
in bankha zerang shodan vallah,, inja ham baraye vame shakhsi flat rate nemidan down nemidoonam chi chi migiram ke dar vaghe shoma az hamoon gheste avval bishtar sood ro pardakht mikoni kamtar khode vam ro...baraye hamin vaghti miri cash pardakht koni mibini ey dele ghafel ta hala hanooz hich kari nakardi :/ khoda saro kare hichki o be in bankha nandaze :(